انجمن ادبی اسدالله خان ️✍ آقا اجازه زن جوان غزلي با رديف " آمد " داشت زنی که آمدنش لهجه ی مسوّد داشت زني كه مثل غزل هاي عاشقانه سرود نه حِس مطلق وُ نه حسی از زبانزد داشت مرا زِ قيد زمان و مكان رها مي كرد ولی ولی به زمان و مكان مقيّد داشت به جلوه و جذبه در ضيافت غزلم ميان آمده و رفتگان سرآمد داشت زني كه آمدنش مثل "آیه" آمدنش رهايی نفس از سوره های ممتد داشت به مسندِ دل من مسنداليه " نساء " " نثا " زِ رابطه ی باشكوه " مسند داشت زن جوان نه همين فرصت جوانی دل آمدنش ,ادبی اسدالله ,انجمن ادبی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

همه چیز | از همه جا | درباره همه چیز! بـدون تـاریــخ ، بــدون امضــــا یه دریا نیمه روز وب سایت سرگرمی فروشگاه ماشین آلات ساختمانی، راهسازی، صنعتی و کشاورزی مطالب مربوط به سایت ها خوشبختانه مهندسی کنترل دانلود